( 3432)هر دو گفتند: ای خدا، فرمان تو راست |
|
بی امان تو، امانی خود کجاست؟ |
( 3433)این همی گفتند و دلشان میطپید |
|
بد کجا آید زما؟ نعم العبید |
( 3434)خار خار دو فرشته، هم نهشت |
|
تا که تخم خویش بینی را نکشت |
( 3435)پس همی گفتند کای ارکانیان |
|
بیخبر از پاکی روحانیان |
( 3436)ما بر این گردون تُتُقها میتنیم |
|
بر زمین آییم و شادُروان زنیم |
( 3437)عدل توزیم و عبادت آوریم |
|
باز هر شب سوی گردون بر پریم |
( 3438)تا شویم اُعجوبهْ دور زمان |
|
تا نهیم اند زمین امن و امان |
( 3439)آن قیاس حال گردون بر زمین |
|
راست ناید، فرق دارد در کمین |
نِعمَ العَبید: بهترین بندگان.
خارخار: وسوسه. اندیشهْ خارج از مسیر سالک ، یا اشتغال ذهن به چیزی خارج از منظور.
هِشْتَن: گذاشتن.
ارکانیان: جمع ارکانى منسوب به ارکان. چهار رکن، چهار عنصر: خاک، آب، باد، و آتش که مىپنداشتند اصل جسمهاست. و مقصود از ارکانیان مردم زمینند.
روحانیان: فرشتگان آسمان.ساکنان عالم بالا.
تتق: پرده، پرده نازک. سرا پرده
تنیدن: بافتن.
شادُروان: سراپرده.
توزیدن توختن: اندوختن. گزاردن ، اجرا کردن، گستردن را نیز از معنىهاى آن گرفته اند.
کمین: نهان. پنهان.
( 3432) هاروت و ماروت گفتند خدایا حکم حکم تو است بدون اینکه تو امان بدهى ایمنى وجود ندارد.( 3433) این سخن را مىگفتند ولى در دلشان خطور مىکرد که از ما که بهترین بندگانیم چگونه بدى سر خواهد زد.( 3434) این خیال و وسوسه دست از سر آن دو فرشته بر نداشت تا اینکه تخم خود بینى را در آنان کاشت.( 3435) مىگفتند اى زادگان عناصر که از پاکى روحانیان بىخبرید.( 3436) ما در آسمان پردههاى قشنگ مىآویزیم و در زمین سراپرده بپا کرده. ( 3437) بساط عدل و سجاده عبادت گسترده و باز هر شب به آسمانها صعود مىکنیم. ( 3438) تا اعجوبه دور زمان گردیده در زمین امنیت ایجاد نماییم.( 3439) البته قیاس کردن حالى که در آسمان دارا بودند با حالى که در زمین دارا مىشوند درست در نمىآمد و فرق زیادى داشت.
بیان حال هاروت و ماروت است که بر زمینیان طعنه مىزدند که ما در آسمان در پس پرده جلال کبریا تسبیح مىگوییم و چون به زمین آییم آیین عدل و داد مىنهیم. و بدین سان اعجوبه روزگار خواهیم بود. اما نمىدانستند که این قیاس درست نیست و عالم سماوى را با آن چه در زمین است نمىتوان قیاس کرد. زمینیان آفریده از خشم و شهوتند، و فرشتگان سرشته از پاکى و عفت. آن کس تواند از آزمایش بر آید که تعادل میان شهوت و پاک دامنى را رعایت نماید. آن دو فرشته اگر حال افلاکیان را با خاکیان قیاس نمىکردند و همچنان در آسمان بودند به چنان پایان غمناکى دچار نمىگشتند.
پروردگار به هاروت و ماروت خطاب میکند که مواظب باشید، بازتاب حکمت و نور حق، شما را خودبین و مغرور نکند و از مراتب کمال فرو نیفکند، هر چند که شما دو فرشتهاید و فرشتگان در جایی برتر از این جهان صف کشیدهاند، با این حال خطر گمراهی وجود دارد؛ زیرا غیرت الهی، بندهْ خودبین را، اگرچه در اوج افلاک هم باشد، به پستترین مرتبهْ زمین میآورد. هاروت و ماروت در همان حال که خود را به امان حق میسپارند، دچار اضطراب بودند، اما میگفتند: ما بندگان خوب خداییم، و ممکن نیست بدی کنیم. این خارخار واندیشهْ خارج از مسیرفرشتگان را هم از راه حق دور کرد و خودبینی را در آنها پرورش داد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |